ورود به مرحله سوم پاسخ تجارت به COVID19 - BURNOUT

ورود به مرحله سوم پاسخ تجارت به COVID19 - BURNOUT

پس از چند روز شروع قفل ، ما معتقد بودیم که به یک استراتژی زنده ماندن ، احیا و شکوفا نیاز داریم که یک چارچوب و ساختاری برای حرکت به جلو فراهم کند. ما تیم هایی را مستقر کرده ایم تا بتوانند برنامه بقا را اجرا کنند. با این حال ، با نگاه به گذشته ، متوجه می شویم که این مسئله را اشتباه انجام داده ایم. این مدل مبتنی بر مدل اقتصادی تفکر بود: سریعتر ، ارزان تر ، سریعتر و اینکه چگونه کارآمدتر و مولدتر می شویم. COVID19 به اندازه مساوی بازار و مدل ما را تهدید و تهدید می کند ، اما ما به نوعی به لکه چشم شما نگاه کردیم ، ورود به سیستم در چشم خود را از دست دادیم.

مرحله 1 پاسخ مربوط به زنده ماندن نبود ، در واقع در مورد خستگی بود. بینشی که به گذشته نگاه می کرد این بود که فاز 1 همه چیز در مورد خستگی ، گیجی و به طور کلی تحت فشار قرار گرفته است. که این به دلیل از دست دادن قوانین ، اکتشافات معدنی ، و روال هایی بود که زندگی را ممکن یا حداقل قابل تحمل می کرد. رفتار ما مانند قورباغه ها در آب با دمای دائمی در حال افزایش بود.

اگرچه فعالیت زنده ماندن بر اساس در دسترس بودن پول نقد بود ، اما اگر چشمان خود را از صفحه نمایش بلند کرده بودیم ، ممکن است تشخیص دهیم که غصه می خوریم. عزاداری برای از دست دادن آزادی ، الگو ، امنیت و چیزهایی که باعث می شد احساس زنده بودن کنیم.

مرحله 2 در ابتدا تصور شد که ما باید وارد یک دوره احیا شویم. مبنایی که طی مرحله 1 ما با محیط کار سازگار می شویم ، با کار در خانه سازگار می شویم و هزینه هایی مطابق با مدل جدید داریم. اکنون می توانیم شروع به اجرا کنیم. با این حال ، آنچه به دست آوردیم انفجار بهره وری بود.

عملکرد برخی از کارکنان از پشت بام عبور کرده است. مجریان وظایف زنده ماندن فاز 1 را برای اجرا بر عهده داشته اند و روزانه 15 ساعت کار می کنند. بدون رفت و آمد ، نه ناهار ، بدون حواس پرتی. با این حال و به همین ترتیب دیگران اصلاً قادر به اجرای برنامه نبوده اند. کم کاران جدید در موقعیتی قرار دارند که قبلاً هرگز آن را تجربه نکرده اند. آنها اتاق آزاد ندارند ، در حال آموزش خانگی با حیوانات خانگی ، والدین مسن ، فضای خالی ، صفحه نمایش دوم ، صندلی ضعیف ، میز تحریر و فضای آرام نیستند. والدین شاغل و بچه ها به هر منطقه کاری کوچک احتیاج دارند. هیچ راه فراری نیست. ظهور یک جلسه شدید به مراقبت کامل از کودک یا انزوای کامل در 5 مرحله ، بدون وقفه ، فرصتی برای نفس کشیدن. همه ما کشف کرده ایم که تماس های پشت سرگردان خسته کننده است اما تماس های ویدیویی طاقت فرسا هستند.

تیم های مدیریتی و مدیریتی در موفقیت های بهبود عملکرد و فعالیت های روزمره برای بقا متمرکز بوده و از آنها پشتیبانی می کنند. در واقع ، ارقام عملکرد پایدار نیستند و ما باید در ارائه مهربانی و عزت کارکنان خود متمرکز بودیم.

فاز 3. BurnOut. تصور می شد که فاز 3 در حال رشد و بازگشت به رشد و هیجان باشد. یک وضعیت عادی جدید که بتوانیم شکوفا شویم. به نظر می رسد این تفکر اولیه بسیار اشتباه است.

ما شروع به دیدن برخی از افراد با عملکرد بیش از حد می کنیم که آنها هیچ اجازه ای ندارند ، احساس می کنند که آنها همه کارها را انجام می دهنداز جمله مشاغل افراد دیگر و شرکت را در کنار هم دارند اما هیچ کس آنها را پشتیبانی نمی کند و از آنها مراقبت نمی کند. ساعتهای طولانی ، بدون وقفه ، تعطیلات در چشم و اکنون انتظار می رود که معیارهای عملکرد جدید به طور مداوم حاصل شود و بر فرسودگی شغلی افزوده می شود.

فرسودگی شایع ترین اصطلاح است ، در کتاب 1974 "BurnOut" ”توسط هربرت فرویدنبرگر. او هزینه های بالای موفقیت های بزرگ را بررسی کرد. وی در ابتدا فرسودگی شغلی را چنین تعریف کرد: "انقراض انگیزه یا انگیزه ، به ویژه در مواردی که ارادت فرد به یک علت یا رابطه نتواند نتایج مطلوبی را ایجاد کند." فرسودگی شغلی واکنشی به فشار روانی طولانی مدت یا مزمن است و با سه بعد اصلی خستگی ، بدبینی (شناسایی کمتر با شغل) و احساس کاهش توانایی شغلی مشخص می شود. به بیان ساده تر ، اگر احساس خستگی می کنید ، از کار خود متنفر می شوید و احساس کمبود توانایی در کار می کنید ، نشانه هایی از فرسودگی شغلی را نشان می دهید.

عملکرد کم کاران به دلایل بیشتری نمی توانند عملکردی را داشته باشند که قبلاً برجسته شد ممکن است لیست شود زیرا هر شخص منحصر به فرد است اما انزوا قاتل است. این گروه از عملکرد پایین خود آگاه هستند و این امر بر خطر و فشار برای انجام ساعات غیرمولد بیشتر ، افزایش استرس و کمبود خواب می افزاید. مسیری متفاوت به همان نتیجه ، فرسودگی شغلی. مقیاس نگرانی های بهداشت روان ساعت به ساعت افزایش می یابد. فشار اضافی برای همه این است که ممکن است شغل و درآمد خود را از دست بدهند. هیچ مشاغلی در بازار وجود ندارد که عوارضی غیر قابل تحمل به تیم ها و دوستان ما وارد کند. این یک چرخه افزایش رمز و راز و نابودی است.

مدیران ، رهبری و به ویژه مدیر عامل باید مهارت های جدید سریع را به عنوان مشاور ارشد و درمانگر اصلی وارد کنند ، به کار گیرند ، ایجاد کنند یا یاد بگیرند. تیم های رهبری که ممکن است از بلوغ عاطفی و صداقت با خود برخوردار نباشند ، نمی توانند واقعیت را در مورد میزان نزدیک بودن اعضای تیم خود به لبه سقوط ببینند ، زیرا کارکنان تحت فشار زیادی قرار دارند. رهبری که به عنوان مثال پیشرو است و ساعتهای طولانی کار می کند ، بازی نهایی خود را ایجاد می کند.

مدیران ، رهبری و به ویژه مدیر عامل باید مهارت های جدید سریع را به عنوان مشاور ارشد و درمانگر اصلی وارد کنند ، قبول کنند ، ایجاد کنند یا یاد بگیرند. .

به طور واضح ، این همه کارکنان ما هستند که به سمت رهبری فرایند فرسودگی شغلی هدایت می شوند ، با بهره وری ترین و بالاترین کالیبر ، اما در کنار کسانی که در حال مبارزه هستند ، رهبری می شوند.

آیا باید این کار را انجام می دادیم؟

در حال حاضر بسیاری از افراد در دفاتر مدیریت و اجرایی همچنان تمرکز خود را بر روی اقدامات بهره وری گذاشته و خود را به خاطر این پیشرفت ها تبریک می گویند. واقعیت این است که این کارایی هایی که ما جشن می گیریم واقعیت متفاوتی را پنهان می کنند و ما باید مورد متعادل کننده را در نظر بگیریم که در این حالت هزینه پنهانی است. ما باید داده هایی را بدست آوریم که تأثیر کوتاه مدت و بلند مدت کارکنان ، دوستان و تیمهای ما را مورد توجه قرار دهد.

اثر بخشی مربوط به انجام کارهای صحیح است. اثربخشی توانایی تولید نتیجه مطلوب یا توانایی تولید خروجی مطلوب است. وقتی چیزی موثر ارزیابی می شود ، به این معنی است که نتیجه مورد نظر یا مورد انتظار دارد.

در زمان های عادی فرسودگی شغلی محدود بوددامنه محدود و محدود ، آنچه در بحران فعلی اتفاق افتاده این است که فرسودگی شایع می تواند مسری شود. یک فرسودگی شغلی واکنش زنجیره ای را شروع می کند. این ویروسی است که رقم R آن بیش از 1 است و به شدت در سازمان شما گسترش می یابد.

10 اقدام اساسی برای شروع امروز.

آیا من قصد فرسودگی شغلی را دارم ، آیا من حتی قادر به فرسودگی شغلی هستید؟ این تفکر و داستان را به اشتراک بگذارید و بپرسید آیا ما در مورد فرسودگی شغلی صحبت می کنیم؟ 360 نگاه کنید - چه کسی علائم فرسودگی شغلی را نشان می دهد؟ چه داده ای داریم؟ برای تعیین وضعیت خود به چه داده هایی نیاز داریم؟ این موارد چه حاکمیت ، اخلاق و حریم خصوصی را ایجاد می کند؟ آیا من یا هر یک از تیم هایم به آموزش بهداشت روان نیاز داریم؟ چه کسی ، چگونه و چه زمانی؟ چگونه می توان توضیحات شغلی را اصلاح و تغییر داد تا بر روی آنچه تیم های ما می توانند انجام دهند و در محیطی که اکنون در آن مهارت دارند ، تمرکز کنیم. چرا وقتی دفتر وجود ندارد ، معیارهای مطب را داشته باشید ؟ مصالحه ای را که ما از کارمندان خود می خواهیم کاهش دهیم (توازن در تعلیم و تربیت فرزندانمان با کارهایی که زمان را پر می کنند و م effectiveثر نیستند) چگونه می توانیم روز استاندارد ، 9 تا 5 ایده ، 8 ساعت و به این فکر کنید که برای راه اندازی سازمانهای خود به چه داده هایی نیاز داریم. آیا ما چیزهای درست را ارزیابی و اندازه گیری دقیق می کنیم؟

لوبنا و تونی در حال تحقیق و تفکر درباره تأثیرات هستند.

ماهی - بدون صید

ماهی - بدون صید

انسانها در حال صید بیش از حد از اقیانوس ها هستند و ما به زودی هزینه آن را پرداخت خواهیم کرد

85٪ از شیلات جهان بیش از حد صید می شود یا مورد بهره برداری قرار می گیرد. ما بیشترین تقاضای غذای دریایی در تاریخ بشر را داشته ایم. و با توجه به میزان فعلی مصرف ما ، مطالعات نشان می دهد که تا سال 2048 تمام شیلات زمین سقوط خواهد کرد.

نرخ ماهیگیری جهانی 2-3 برابر بیشتر از آنچه اقیانوس می تواند به طور پایدار پشتیبانی کند ، است. بسیار ممکن است که ماهی ما تمام شود. سناریویی که باید سعی کنیم از آن اجتناب کنیم.

ما با روشهای فعلی ماهیگیری حتی مشکلات بیشتری داریم: ما اقیانوسها را آلوده می کنیم ، به این معنی که بسیاری از ماهیهایی که شما مصرف می کنید حاوی مواد شیمیایی و سموم خطرناکی هستند. تأمین ماهی ما - که به عنوان یکی از سالم ترین منابع پروتئین شناخته می شود ، به دلیل آلودگی و تغییرات آب و هوایی ، عواملی که ناشی از انسان است ، برای خوردن خطرناک می شود. اقیانوس ها سرانجام ، دیگر هیچ گونه ماهی برای ما باقی نخواهد ماند و تا سال 2050 ، 9.7 میلیارد نفر گرسنه خواهیم داشت.

صید ماهی همچنین به اشکال دیگر زندگی دریایی آسیب می رساند. تورهای کششی و آبشش (تورهایی که برای شکار ماهی استفاده می شود) بیش از غذاهای دریایی مورد هدف است. این شبکه ها همچنین به اکوسیستم هایی مانند صخره های مرجانی آسیب می رسانند.

مشکلات همچنان ادامه دارد. با بالا رفتن تقاضای ماهی و سقوط مایعات به کف اقیانوس (در نظر گرفته شده برای جناس) ، هزینه خرید ماهی افزایش می یابد. به زودی ممکن است مردم حتی توانایی خرید ماهی را نداشته باشند.

ما با سرعت بیشتری نسبت به تولید آنها ، ماهی را تخلیه می کنیم. بازار جهانی ماهی حدود 1 میلیارد دلار تخمین زده می شود. قطعاً نمی توانیم این بازار را به دلیل صید بی رویه از بین ببریم.

راه حل این است که گوشت های پرورشی

چند شرکت گوشت فرهنگی با مضمون ماهی مشغول تولید ماهی در آزمایشگاه ها هستند. SeaFuture که یک شرکت کشاورزی تلفن همراه در کانادا است ، یک شروع بسیار اولیه در فضای پرورش ماهی است. آنها در حال تحقیق و درک ماهی ها هستند ، سعی می کنند سلولهای آنها را چگونه رفتار کنند و آنها را در آزمایشگاه با استفاده از مهندسی بافت مدل می کنند. شرکت دیگر Wild Type است. آنها همچنین یک شرکت در مراحل اولیه هستند ، اما چشم انداز آنها رشد ماهی قزل آلا بدون ماهی قزل آلا است. در مورد پرونده تجاری آنها اینجا بخوانید.

پیشرفته ترین شرکت کشاورزی تلفن همراه که غذاهای دریایی تولید می کند احتمالاً Finless Foods است. آنها در حال کشت سلولهای ماهی برای تولید غذاهای دریایی پایدار هستند. محصولات آنها حاوی فلزات سنگین و سایر آلاینده ها نیست (ماهی آنها به معنای واقعی کلمه تمیزتر هستند) و با محیط زیست بسیار دوستانه تر خواهند بود.

تاکنون فینل باعث شده است که کروکت های ماهی کاملاً از سلول خارج شوند (بدون ماهی) . آنها اولین شرکتی بوده اند که در داخل آزمایشگاه ماهی تولید می کنند. آخرین پروژه آنها تولید ماهی تن در آزمایشگاه است.

چگونه غذاهای فینلس باعث تولید ماهی "بدون پره" شدند؟

آنها با جداسازی سلولهای بنیادی myosatellite از بیوپسی ماهی بی خطر شروع کردند. سلولهای myosatellite سلولهای بنیادی عضله بزرگسالان هستند. آنها در نهایت به عضله تبدیل می شوند ، اما هنوز عضله نیستند. از بیوپسی گرفته شده ، آنها چربی را از بین می برند ، بنابراین فقط سلولهای myosatellite باقی مانده اند. به طور معمول ، این سلول ها در بدن حیوان به عضله تبدیل می شوند ، اما غذاهای بدون پره و سایر شرکت های تازه تولید گوشت با هدف رشد سلولهای myosatellitein-vitro.

"In-vitro" به معنی "در لیوان" است (مانند لوله آزمایشگاهی یا ظرف پتری). در حال حاضر ، سلول ها در شرایط آزمایشگاهی رشد می کنند. آنها درون یک ظرف پتری بر روی یک ماده مغذی مبتنی بر مواد مغذی قرار می گیرند که سلول ها را تغذیه می کند. با تغذیه سلولها ، آنها به سلولهای بیشتری تکثیر می یابند. (توجه: وقتی این شرکت ها مقیاس بندی می شوند ، محصولات خود را در مخازن واکنشگرهای زیستی و نه در ظرف های پتری رشد می دهند)

سپس ، داربست اضافه می شود. داربست یک تکنیک مهندسی بافت است که برای کمک به رشد سلول ها به بافت استفاده می شود. داربست ها ماتریس های خارج سلولی (ECM) را که در بدن اکثر موجودات زنده وجود دارد تقلید می کنند و به رشد و تشکیل بافت ها کمک می کنند. داربست ها به رشد مستقیم بافت اضافه می شوند.

در نهایت ، نمونه سلول جدا شده به عضله تبدیل می شود. به طور معمول در مخازن بیوراکتور پرورش داده می شود. مواد غذایی تهیه شده در آزمایشگاه

فواید ماهیان پرورشی

نکته بارز این است که از آن هیچ حیوانی استفاده نمی شود (بدون ظلم). از آنجا که به حیواناتی نیاز نیست ، دیگر نیازی به ماهیگیری نیستیم و اقیانوس های ما بیش از حد صید نخواهند شد. ارتباط کمتر انسان با اقیانوس به معنای مرگ ماهی کمتر (و غذاهای دریایی بدون هدف) و تخریب اکوسیستم کمتر است (یعنی می توانیم صخره های مرجانی داشته باشیم!). به طور کلی ، محیط و اقیانوس ها قطعاً از ما تشکر خواهند کرد.

ماهی سالم تر خواهد بود. ما خیلی سریع اقیانوس های خود را آلوده می کنیم و ماهی ها سموم ما را مصرف می کنند. و ما در حال مصرف ماهی هستیم ، در نتیجه سموم را مصرف می کنیم. مطمئن نیستم که چند نفر ماهی قزل آلا را با فلزات سنگین دوست دارند ، من مطمئناً این کار را نمی کنم. ماهی پرورشی به معنای واقعی کلمه "تمیز" گوشت است زیرا برای محیط زیست تمیزتر و از هرگونه سموم /آلاینده ها تمیز است.

از آنجا که در حال تولید ماهی از سطح سلولی هستیم ، می توانیم طعم ها و چربی ها را تنظیم و کنترل کنیم. به ماهی اضافه می شود و ماهی را سالم تر می کند (به عنوان مثال چربی اشباع کمتر).

ماهی همچنین مقرون به صرفه خواهد بود. چند سال دیگر چه کسی می داند قیمت ماهی چگونه افزایش می یابد. (از آنجا که میزان عرضه در حال کاهش است و تقاضا در حال افزایش است ، انتظار می رود قیمت افزایش یابد.) غذاهای بدون خوراک ماهی هایی را ایجاد می کنند که نه تنها تمیزتر بلکه مقرون به صرفه تر هستند. به طوری که همه در جهان می توانند غذاهای دریایی تمیز ، سالم و پایدارتری بخورند.

محققان Finless Foods

عقب ماندگی های موجود در زمینه تمیز بودن غذاهای دریایی

مهارت های مهندسی بافت ما به اندازه کافی پیشرفته نیستند تا ساختارهای پیچیده ای از غذاهای دریایی (به عنوان مثال ماهی مرکب ، کل ماهی قزل آلا) ایجاد کنند. امیدوارم که روزی به آنجا برسیم.

یکی از زمینه های عقب ماندگی ، ماده مغذی است. محققان به اندازه کافی سرم خوبی برای رشد سلولها با قیمت مناسب پیدا نکرده اند. یکی از اهداف اصلی در صنعت گوشت پرورشی یافتن محیط مناسبی برای رشد سلولها (که هم موثر و هم مقرون به صرفه باشد).

امید است که در آینده آنها بتوانند همه غذاهای دریایی را جایگزین کنید. در حال حاضر ، آنها در حال کار بر روی ساختارهای سلولی ساده غذاهای دریایی هستند تا بتوانند به زودی وارد بازار شوند.

هدف این است که به محض داشتن (محصولات) دارای طعم خوب (محصولات) خوب و مناسب ، وارد بازار شوید. نقطه قیمت.

به طور کلی ، گوشت کشت شده می تواند اقیانوس ها و گرسنگی جهان را نجات دهد. به زودی منابع ما برای تغذیه همه کم می شود. ما نیز نیاز داریماطمینان حاصل کنید که غذایی که می خوریم سالم است - با این سرعت ، ما در حال از بین بردن + اقیانوس های آلوده هستیم و هیچ تضمینی وجود ندارد. تغییر ، صید بی رویه /منابع اقیانوس و بهداشت. و کشاورزی سلولی راه حل است.

به این مقاله کف بزنید + LinkedIn مرا دنبال کنید

Trash Talk - جیم فیش ، مدیر عامل شرکت مدیریت پسماند

Trash Talk - جیم فیش ، مدیر عامل شرکت مدیریت پسماند

معضل صنعتگر - 26 فوریه 2021

همانطور که برای جلسه خود با جیم فیکس ، مدیر عامل مدیریت پسماند (WM) آماده شدیم. ) ، من و ماکسول وسل در حال بحث در مورد زاویه ای بودیم که باید برای جلسه داشته باشیم. از نظر من واضح بود: ما قصد داشتیم در مورد تغییر شکل یک غول صنعتی صحبت کنیم. با درآمد 15 میلیارد دلار ، EBITDA سالم و سرمایه بازار نزدیک به 50 میلیارد دلار ، به نظر می رسید شرکتی است که برای عنوان دوره ما ساخته شده است. ما در مورد چگونگی بهبود داده ها در کسب و کارشان ، چگونگی تغییر و تحولات فناوری در کارآیی دفن زباله ها و غیره بحث خواهیم کرد.

ماکس ، به روشی غیرقابل تحمل ، نگاه من را نگاه کرد و گفت: "نه ، راب این جلسه کلاس در مورد آب و هوا خواهد بود. "

آیا شما تا به حال با کسی کار می کنید ، و از این کار کاملاً متنفر هستید زیرا او همیشه درست است؟ و وقتی که آنها واقعاً خوب نیز باشند ، این وضعیت را بسیار بدتر می کند.

جیم فیش ، مدیر عامل شرکت مدیریت پسماند

کنگره ای از برتری عملیاتی

همانطور که به بحث تجارت WM پرداختیم ، متوجه شدیم که WM یک سازمان عمودی جهت دار در اطراف است م componentsلفه هایی که به خودی خود می توانند یک شرکت مستقل قابل قبول باشند. WM وانت زباله را از مصرف کنندگان و مشاغل مدیریت می کند ، ناوگان وسایل نقلیه ای را اجرا می کند که از نظر عملیاتی دارای ماهیت پیچیده ای هستند ، در روابط دولت ها در بسیاری از شهرداری ها و ایالت ها حرکت می کند و بیش از 245 محل دفن زباله را در اختیار دارد. از بسیاری جهات ، ما می توانیم در WM به عنوان یک کار توزیع عمودی یکپارچه فکر کنیم - کانالی که زباله ها از طریق آن در جامعه حرکت می کنند زیرا همه اجزای مورد نیاز برای مراقبت از نیازهای مشتری خود را با هم جمع می کنند.

چیزی که باعث کارکرد مدل WM می شود هم افزایی هایی است که بین اجزای کسب و کار وجود دارد. به عنوان مثال ، به دلیل همه گیری ، پسماند شرکت به درصد بالاتری از مصرف کننده در مقابل منابع تجاری منتقل شده است. حتی با تغییر سرسام آور حجم از منبع اولیه ورودی مواد شرکت ، زنجیره ارزش و بخشهایی از فعالیتهای شرکت همکاریهای واضحی را در طول مسیر فراهم می کند. تبحر در جمع آوری زباله ، کارکرد ناوگان کامیون و دفع دفع ورودی با مسئولیت ، اصطکاک در فعالیت های تجاری را کاهش می دهد. از بین تمام شرکتهایی که ما تاکنون در دوره خود داشته ایم ، برتری عملیاتی WM به عنوان کاملاً یکپارچه و مدیریت شده با تعداد عظیمی از نقاط لمسی بهم تنیده در اکوسیستم آنها برجسته است.

و حتی به عنوان تغییر فناوری حول وسایل نقلیه خودمختار ، دفع م efficientثرتر زباله ها و چگونگی تغییر میزان استفاده از داده ها در بخشهای تجاری آنها بوجود می آید ، به نظر می رسد جنبه های عملیاتی نرم افزار کاری که شرکت انجام می دهد همان چیزی است که این شرکت را به یک سازمان جذاب تر تبدیل می کند.

سطل زباله یک کار کثیف است

وقتی صحبت خود را به سمت تهدیدات تجارت WM تغییر دادیم ، "مظنونان معمول" احتمالات را بررسی کردیم: بهبودهای مستمر در کاهش ضایعات از طریق بسته بندی جدید ، مقررات تغییراتی که می تواند سودآوری را تحت فشار قرار دهد ، تنش های بین المللی که بر جریان کالاها و مواد تأثیر می گذارد ، و غیره.

از شرکتهایی که می توانند وارد بازار شوند و ممکن است WM را تهدید کنند ، ما مرتباً به سازمانهایی باز می گشتیم که در عملیات و تدارکات تبحر دارند: FedEx ، UPS و حتی آمازون. و در حالی که این شرکت ها پتانسیل ورود به بازار WM را دارند و احتمالاً می توانند همان ارتباطات توزیع /عملیاتی را که WM دارد پیدا کنند ، اما کسی متقاعد نشده بود که صنعت زباله به عنوان مجاورت محلی که امروز آن رقبای بالقوه رقابت می کنند ، تلقی شود.

ماهیت پیچیده و "غیرجنسی" تجارت WM بخشی از آن است که آن را به یک تجارت جذاب تبدیل می کند - پسماند به عنوان یک صنعت و موضوع مانع خود را برای ورود ایجاد می کند که به عنوان یک خندق طبیعی ممنوعیت ورود دیگران است. . همانطور که فیش اشاره کرد ، همتایانش اغلب به او می گویند WM یک تجارت عالی است که تعداد کمی از مردم می فهمند چرا اینقدر عالی است - به طوری که آنها "زیر وزن خود را مشت می کنند" تا افراد بتوانند تجارت داخلی را جلب کنند. WM خدماتی را ارائه می دهد که اکثر افراد جامعه آن را مسلم می دانند ، که ما به عنوان یک گونه از اوایل دوران روم به آن وابسته بوده ایم و برای عملکرد جامعه بسیار مهم است. WM یک تجارت سخت است که به خوبی اداره می شود و رقبا را به دلیل ماهیت کاری که انجام می دهد از فاصله دور نگه می دارد.

که برای من در واقع به نظر یک تجارت بسیار سکسی است.

حداکثر حق بود

ما از دانش آموزان پرسیدیم که چه تعداد از آنها پس از فارغ التحصیلی شغل فیش را می خواهند یا حتی در WM کار می کنند و نظرات شگفت انگیزی دریافت کردیم. شاید جالب ترین نکته این بود که برای آن دسته از دانشجویان ما که علاقه مند به عضو شدن در سازمانی مانند WM بودند ، اشتیاق در مورد بحث در مورد مسائل آب و هوا و تغییرات آب و هوایی مدام مورد توجه قرار می گرفت. گرچه تعجب آور نیست که گروهی از دانش آموزان در اواخر دهه 20 و اوایل 30 سالگی عمیقاً به محیط زیست اهمیت می دهند ، اولین بار بود که اشتیاق شدیدی را به کار می گرفتم تا مهارتها و استعدادهای خود را در سطوح گسترده تر نگهداری کره زمین به زباله بیندازم تمیز.

هنگامی که اولین مورد خود را در مورد مدیریت پسماند در سال 2012 نوشتم ، بحث پیرامون نوآوری فناوری در مناطقی مانند زباله به سوخت و پتانسیل تحول در سطح فنی بود. اما آنچه در جلسه ما را تحت تأثیر قرار داد این بود که اهمیت این تجارت در زمینه تغییرات آب و هوایی بیش از بحث های قبلی در مورد وسایل نقلیه الکتریکی و انرژی های تجدیدپذیر در جلسات قبلی برای دانشجویان بسیار مهم و پرانرژی به نظر می رسید.

حال ، اگر در نهایت دانشجویان ما به اندازه تسلا شور و اشتیاق زیادی در مورد سطل زباله ایجاد کنند ، ممکن است متوجه شویم که نسل جوان می تواند تأثیر اساسی بر محیط زیست بگذارد. آیا جالب نخواهد بود؟

این واقعا در مورد اسباب بازی بود ، نه آب و هوا ...

فقط بگویید

گرده افشان

گرده افشان

Alaska’s Wanna-bees

Bee Mimics in the North Far

مگس خود را پایین بگذارید.

بلوبری. پشم گوسفند لوپین فراموشم کن گرده افشان ها پیوند اساسی در موفقیت تولید مثل بسیاری از گیاهان گلدار آلاسکا هستند. ما وقتی به فکر گرده افشان هستیم ، معمولاً به زنبورها یا زنبورها (شاید حتی خفاش ها یا پرندگان) فکر می کنیم ، اما مگس ها را فراموش نکنیم.

مگس های گل

مگس گل در گالنا ، آلاسکا - احتمالاً Epistrophe grossulariae. S D. Sikes

تقریباً 900 گونه مگس گل در آمریکای شمالی وجود دارد که تقریباً 200 گونه در آلاسکا وجود دارد (همچنین به مگس های شرفید یا "شناور" معروف هستند). مگس های گل بالغ از گرده و شهد تغذیه می کنند. همانطور که از گیاهی به گیاه دیگر می روند ، آنها به عنوان گرده افشان غیر عمدی عمل می کنند - دانه های گرده موهای خود را به گلهای دیگر پذیرا می رسانند.

تقلید

مگس های گل کاملاً مشهود در فضای باز هستند گل ، آنها را به یک هدف آسان برای شکارچیان تبدیل می کند. هرچند آنها یک استراتژی هوشمندانه ایجاد کرده اند: آنها از ظاهر زنبورها و زنبورها تقلید می کنند تا شکارچیان بالقوه را فریب دهند که فکر می کنند می توانند نیش بزنند (نمی توانند).

آیا می توانید بگویید کدام مگس و کدام زنبور؟ Criorhina bubulcus (چپ) تقلیدی از زنبور عسل است (مگس مبدل). این یکی در Wrangell ، آلاسکا توسط

داده داده است

داده داده است

داده ها نامرتب ، پیچیده ، کلمات گیج و زشت

به طور کلی ، یک اختراع رایج و خلاقانه از homo sapiens است که ما را قادر می سازد میانبر توضیحات مفصلی قرار دهیم. یک سگ = پستاندار ، خشم ، چهار پا ، پارس ، دندان و غیره. زیرا آنها یک میانبر هستند و اغلب فاقد زمینه و رابطه هستند. به عنوان مثال عشق بسته به زمینه و رابطه می تواند به معنای بسیاری از گزاره ها باشد یا تفسیر شود. به روزرسانی 2019 واژه نامه نیو آکسفورد برای کمک به تعریف بهتر و امکان مکالمه های دقیق تر درباره جنسیت و هویت جنسیتی ، واژه های Agender و بین جنسیتی را به ارمغان می آورد ، زیرا جامعه کلماتی بدون متن خاص دارد و کلمات بهتر از بروز درگیری و درگیری جلوگیری می کنند.

کلمات به ما امکان می دهند مفاهیم گسترده تر و عمیق تری را مورد بحث و گفتگو قرار دهند ، اما همچنین سو mis تفاهم آنها منجر به دعوا ، جنگ ، آشوب ، خشم یا نوآوری ، حل مسئله و خلاقیت می شود. گاهی اوقات ما کلمه ای برای چیزی نداریم و بنابراین باید زمان زیادی را با استفاده از استعاره صرف کنیم و زمینه و روابط را اضافه کنیم. سوال بلاغی این است که بگوییم چگونه قبل از کلمه رقابت رقابت را توصیف کردیم. در سال 1996 نیکلاس نگروپونته کتابی نوشت به نام "دیجیتال بودن". در این کتاب او یک فصل کامل را برای توضیح Broadband اختصاص داده است ، دیگری برای توضیح رسانه های اجتماعی ، و دیگری برای توضیح تجارت الکترونیکی. زمان زیادی برای همه طول کشید.

انسانها بسته به یک ملیله غنی از زمینه ، رابطه ، خلق و خو ، نحوه گفتن ، زمان گفتن و توسط کسان کلمات را پردازش می کنند. ما ترکیبی از کلمات را با تعصب خود قطع می کنیم ، بنابراین آنها به صورت جداگانه برای ما معنا پیدا می کنند. این دیدگاه انتزاعی ساخت حس از تجربیات ما و نظم و وزنی که چنین تجربه ای را برای آن قائل هستیم پدید آمده است. نمایشنامه های شکسپیر همه با استفاده از همان 26 حرف الفبا نوشته شده اند. دانستن نمادها و حتی کلمات اجازه دسترسی آسان به معنا را نمی دهد و در بهترین حالت خواندن یک نقطه شروع در تعیین پیام است.

اقتصاد ، زیست شناسی ، فیزیک ، روانشناسی ، ریاضیات همه خود را ایجاد کرده اند زبان و کلمات برای توضیح ترتیب چیزها. این به ما اجازه داده است که بهتر توضیح دهیم و ارزش ، ثروت و رفاه ایجاد کنیم. با این حال ، به عنوان مثال در اقتصاد نظمی که با کلماتی که در اختیار ما قرار گرفته است ، مبتنی بر مفاهیم کلی کمبود و فراوانی با معادلات عرضه و تقاضا است. بنابراین کلمات دارای محدودیت ها و فرض های خاصی هستند ، این بدان معنی است که این کلمات ثابت برای توصیف مدل ها ، نظریه ها یا بازارهای جدید کارایی خوبی ندارند. خرابی واژه ها و توصیفات.

دلیل این مقدمه و زمینه طولانی این است که ما برای توصیف فعالیت ها ، مدل ها و عملکردهای جدید در دنیای دیجیتال مبتنی بر داده ، کلمات کافی نداریم. به دلیل برخی ابهامات موجود در کلماتی که در حال حاضر استفاده می کنیم ، ممکن است مجموعه کلمات فعلی ما را محدود کرده و سرعت ما را کند کند. به عنوان مثال ، کلمه هویت را در "نام" در مقابل هویت در "ارائه دهنده" و هویت را به عنوان "دسترسی" استفاده کنید - زمینه و رابطه مهم است. یا زبان توصیف کننده اینترنت را در نظر داشته باشید. ما می گوییم سایت ها ، دامنه ها وجود داردو مکانهایی که ما بازدید می کنیم و آنها را مرور می کنیم ، بنابراین اینترنت را به عنوان املاک و مستغلات قاب می کنیم ، چیزی که با آن ارتباط داریم. وقتی از صفحاتی صحبت می کنیم که نویسنده ، منتشر و سندیکای آنها هستیم ، وب را به عنوان یک سیستم انتشاراتی قاب می کنیم. وقتی صحبت از محتوای متشکل از بسته هایی است که ما آنها را جابجا می کنیم ، بارگذاری می کنیم ، بارگیری می کنیم و با آنها ذخیره می کنیم ، زیرساخت های اصلی را به عنوان حمل و نقل بین امکانات ذخیره سازی در نظر می گیریم. آنالوگ هایی از این قبیل ناگزیر محدودیت های خود را دارند.

کلمه data یک مشکل خاص است زیرا کلمه ای است که می خواهیم آن را با توجه به زمینه و روابط محدود کنیم اما "داده" با همان مرزها مطابقت ندارد ، قسمت دامنه ، نمودار ، بازار یا محدودیت ها. همانطور که می خواهیم داده ها و توابع آن را با استعاره یا تشبیه توضیح دهیم - بی نظیر است. داده ها به کشف عنصر اصلی جدیدی برای جدول تناوبی با ویژگی های جدید نزدیکتر است ، مفهوم انرژی جدیدی برای کوانتوم که به ما امکان می دهد چیزی را که نمی توانیم توضیح دهیم ، مدل جدیدی برای ماده تاریک درک کنیم.

هر مدلی که ما برای توضیح داده ها استفاده می کنیم شکست می خورد. داده ها نفت نیستند ، ما آنها را استخراج یا تصفیه نمی کنیم. داده ها طلا نیستند؛ داده های بیش از اتم ها در جهان وجود دارد. داده کارگر نیست ، با گذشت زمان نمی گذرد. به طور کلی داده کالا نیست. کالاها ، حداقل از نوع خرید و فروش در فروشگاه ها و بازار کالاها ، ذاتاً هم رقابتی هستند و هم قابل استثنا. داده ها ، از نظر ماهیت ، غیر رقابتی و غیر قابل استثنا هستند. این واقعیت ساده این است که شما نمی توانید مالکیت داده ها را اعلام کنید (اگرچه بسیاری از افراد تلاش می کنند) ، شما نمی توانید آنها را کنترل کنید ، هنگام کپی کردن آنها چیزی از دست نمی دهید. به همین دلیل داده ها داده هستند.

با طراحی همه استعاره ها اشتباه است. به عنوان مثال ، زمان پول نیست ، اما ما از پول برای چارچوب درک خود از زمان استفاده می کنیم. به همین دلیل آن را پس انداز می کنیم ، هزینه می کنیم ، هدر می دهیم ، سرمایه گذاری می کنیم و کنار می گذاریم. به همین ترتیب زندگی سفر نیست ، اما تولد رسیدن است ، مرگ عزیمت است ، گزینه ها چهارراه هستند ، ما در یک رودخانه گیر می کنیم ، در جنگل گم می شویم ، دوباره به مسیر درست می رسیم و غیره.

آن قاب های استعاری برای ما انسانها کاملاً منطقی باشد زیرا تجربیات ما در مورد زمان و زندگی بسیار از کالاهای ارزشمند (زمان به عنوان پول) و حرکت (زندگی مانند سفر) است. همانطور که در مقاله "ذهن مسطح است" توسط نیک چتر ، مغز ما برای ایجاد و ایجاد معنا بررسی شده است ، ما برای ساختن پرش به معنی استعاره نیاز داریم ، اما کلمات برای پیشرفت ما پیش می روند.

اما کلمات و استعاره هایی که برای اینترنت ، وب و داده استفاده می کنیم به همه توهین می کند و این یک مشکل است. دنیای دیجیتال ما کاملاً جدید و متفاوت است تا بتواند توسط استعاره هایی که از آنها استفاده می کنیم کاملاً مفهوم سازی ، درک ، توضیح داده و مورد احترام قرار گیرد ، محدود به کلماتی که معنای اشتباه دارند ، بنابراین وقت آن است که یک مجموعه جدید ایجاد کنیم!

ما درمورد داده ها به عنوان یک کالا صحبت می کنیم ، همانطور که درمورد زمان به عنوان یک واحد صحبت می کنیم. اما در حالی که تجربه ما از زمان استیک چیز غیر محدود است ، تجربه ما از داده چیزی شبیه به تجربه جادوگری شاگرد جادوگر است: از کنترل خارج می شود.

جویس سیرلز اشاره می کند که تجربه ما در وب یکی از " هیچ جاذبه ای »(زیرا اینترنت مکانی نیست و ما در آنجا با یکدیگر کیمرهای غیرمعمول هستیم: ارواح یا هولوگرام های خوب لعنتی ، اما از نظر جسمی واقعی نیستند) و بدون فاصله. او همچنین فکر می کند ما با آن شرایط سازگار خواهیم شد ، اما هنوز خیلی کلی است که با اطمینان کامل از تجربه ما تا کنون تعمیم داده شود.

ایجاد ارزش از داده ها به یک کلمه کاملاً جدید احتیاج دارد ، دقیقاً مانند تفکیک زمانی که ما در مورد این مفهوم که "داده ها روغن هستند" ، ذخیره داده ها ، رضایت داده ها ، تجزیه و تحلیل داده ها به عنوان چند توابع مثال ، وقتی در متن و رابطه قرار می گیرند ، صحبت می کنند به عنوان نمونه ذخیره سازی داده ها مانند زمانی نیست که ما در سال 1980 یک مدل اقتصادی برای ذخیره سازی اسناد داشتیم. در سال 2018 ذخیره سازی داده های دیجیتال با امنیت ، دسترسی ، حقوق ، مسئولیت ، کنترل ، اشتراک ، تضاد رابطه و محتوا دارد قوانین انطباق ملی و تغییرات حریم خصوصی. با این وجود ما همچنان برای توصیف این توابع داده های جدید استفاده می کنیم و از چارچوب اقتصادی ، تفکر و کلمات قدیمی استفاده می کنیم.

نکته وسیع تری در ذخیره سازی داده وجود دارد ، آیا ذخیره اطلاعات مفید است یا بی فایده؟ آیا داده ها به اندازه یک حافظه بد مفید و بی فایده است که باعث می شود فرد عاشق نشود ، تبلیغی را شروع نکند یا تجارت شخصی خود را شروع کند؟ اینها عمق را اضافه می کنند و نشان می دهد که چگونه کلمات ما خیلی زود از هم می پاشد. هیچ تاریخی وجود ندارد بنابراین ما در حال شکل گیری تجربیات جدید انسانی هستیم ، حتی اگر در دنیای دیجیتال زندگی کنیم تقریبا به همان اندازه که در جهان طبیعی زندگی می کنیم.

از قرن 10 تا 21st تفکر ما مجموعه ای از کلمات را ایجاد کرد که مبتنی بر یک مدل اقتصادی بود که در اینجا و اکنون وجود داشت. محدود شده توسط مکان و زمان روابط و فرمول را می توان کشف ، توضیح و مدل سازی کرد. در دنیای داده جدید ما ، این مجموعه کلمات که فیزیکی محدود را توصیف می کنند مانع ما می شوند زیرا ما مجبور هستیم هرچه بیشتر زمینه و رابطه را توضیح دهیم. ارزش عینی یک کلمه ایجاد یک میانبر است و استفاده از کلمات غلط که معنای اشتباهی دارند به این معنی است که ما زمان بیشتری را برای توضیح توضیح می دهیم تا اینکه ایجاد کنیم. دنیای داده جدید ما برای توصیف عملکردهای جدید به کلمات جدیدی احتیاج دارد ، زیرا دنیای داده توسط واژگانی که برای درک رابطه بین زمان و مکان ایجاد کرده ایم محدود نمی شود (احتمالاً خواهیم فهمید که واژگان نیز محدود هستند!). دنیای جدید ما نابسامان ، درهم پیچیده ، بهم پیوسته ، به هم وابسته ، رانده شده ، علی ، روابط ، بی واسطه و بازخورد است. زمان ، اعتماد در دنیای داده دارای معانی جدیدی است که وابسته جدید استروابط و زمینه ها درک را تغییر می دهد. مطالعه MIT که منجر به "پارادوکس حریم خصوصی" شد مثال خوبی است که وقتی درباره داده صحبت می کنیم کلمه PRIVACY شکسته می شود. آیا افراد برای جلوگیری از بهره برداری و خطر از حریم خصوصی می خواهند؟ برای کاهش احساس آسیب پذیری آنها؟

آیا افراد مایل به تجارت حریم خصوصی هستند تا کنترل بتواند داده های آنها را دستکاری کرده و تخیلات زندگی خود را در دنیای دیجیتال رقم بزند؟ آیا افراد آنقدر به کنترلی که در شکل گیری زندگی دیجیتالی خود دارند اعتیاد دارند ، به طوری که حریم خصوصی ، نقض امنیت یا کلاهبرداری آنها را به زندگی مشابه خود بازمی گرداند. شخصی صاحب بدن ، ذهن و افکار خود است ، اما آیا آنها اطلاعات آنها را دارند؟

بیایید یک ایده را که به یک کلمه احتیاج دارد ، بررسی کنیم. مالکیت داده ها اگر کلمه بهتری برای توصیف زمینه و رابطه داشتیم ، می توانستیم صفحات بحث را ذخیره کنیم. آیا واقعاً می توانید داده داشته باشید؟ خوب است اگر پاسخ "بله" باشد ، اما واقعیت "نه" است ، اما شما می توانید صاحب ماشین و نرم افزاری باشید که داده ها را ذخیره می کند و بازیکنان مختلف حقوق مختلفی نسبت به داده ها دارند.

در در حقیقت ، ماهیت غیر رقابتی داده ها با مفاهیم مدرن مالکیت مخرب است. رومی ها درک بسیار ظریف تری از تفاوت های ظریف "مالکیت" داشتند ، هنگامی که حقوق قانونی و فرایندهای جداگانه ای را برای "usus" ، "fructus" و "abusus" ایجاد کردند.

Usus (استفاده) درست بود استفاده یا لذت بردن از یک چیز مستقیم ، بدون تغییر در آن. به عنوان مثال ، برای راه رفتن در یک قطعه زمین یا خوردن یک انجیر از یک درخت انجیر. فروکتوس (میوه ، به معنای مجازی) حق بدست آوردن سود از یک چیز تحت تصرف بود: به عنوان مثال ، با فروش محصولات (اما نه زمینی که در آن تولید شده اند) ، مالیات برای ورود و غیره و سوus استفاده: (به معنای واقعی کلمه سو abuse استفاده ) حق از بین بردن چیز تحت مالکیت ، یا با مصرف یا از بین بردن آن یا انتقال آن به شخص دیگر بود (به عنوان مثال فروش ، معاوضه ، هدیه). این مفاهیم usus ، fractus و abusus imoly ، هنگامی که در قلمرو اعمال می شوند ، نه "مالکیت خصوصی" ، این مفهوم را فراهم می کنند که حقوق مختلف در داخل و خارج از مرزهای مشخص و مشخص اعمال می شوند.

هنگامی که ویلیام بلک استون ، مشروطه خواه قرن 18 ، که خانه یک انگلیسی قلعه او بود ، او در مورد حقوق مطلق مالکیت خصوصی صحبت نمی کرد. بلکه او در مورد انگلیسی ها صحبت می کرد که از قسمتی از سرزمین که در آن در امان بودند دفاع می کنند. انگلیسی ها فقط قلعه های خود را نداشتند ، آنها همچنین میوه ها و مزایای عوام ، حقوق عمومی و غیره را به اشتراک می گذاشتند. هر یک از این مناطق مختلف قوانین و حقوق متفاوتی با خود داشتند. بر خلاف این اکوسیستم ظریف حقوق و مسئولیت ها ، بلک استون مفاهیم مدرن مالکیت خصوصی را به عنوان "سلطنت یگانه و استبدادی ، که یک مرد ادعا می کند و اعمال آن را بر چیزهای خارجی جهان انجام می دهد ، به استثنای حق هر فرد دیگر در جهان هستی. "

در عصر جدید داده ها ، ما باید مفهوم جدیدی را در دیجیتال و داده ها ایجاد کنیم که مرزهای مناسبی را با قوانین ، حقوق و مسئولیت های خاص خود ایجاد کند. از نظر انتقادی ، حقوق افراد در مورد "usus" ، "fructus" نیز هستبه عنوان "سوus استفاده" در رابطه با داده های خود باید به وضوح مشخص شود. این بسیار متفاوت است با بحث های فعلی در مورد "کنترل" ، که تقریباً همه آنها مربوط به افرادی است که سعی می کنند کنترل کنند طرفهای دیگر با داده های خود به جای داشتن حق و توانایی استفاده از داده های خود برای اهداف خود ، کنترل می کنند.

< p> به عنوان یک پاورقی ، داده ها به عنوان یک کلمه نیز یک مشکل هستند و از طرف دیگر ، کل دنیای در حال ظهور ارزهای رمزپایه نیز دارای مشکل است. "داده" تعاریف مختلفی دارد (جستجوی سریع بیش از 50 مورد برای بازی دارد) و "برچسب ها" و "تعصبات" فردی. با این حال می توانیم به طور خاص درمورد آنچه که درباره انواع داده صحبت می کنیم ، واضح باشیم. به شرطی که فعلی در آن گنجانده شود. مسطح ، بزرگ ، متا ، زمان واقعی ، قدیمی ، استاتیک ، جدید ، فعلی ، آماری ، تجربی ، رایانه ای ، باینری ، پیوند داده شده و غیره. که می تواند برای بشریت خوب باشد یا برای ارزش یکی از بازیکنانی که قادر به بهره برداری از آن هستند. تاکنون ما نتوانستیم زمینه ای را به انواع داده ها مانند حقوق ، مالکیت ، مشیت ، اعتماد ، حریم خصوصی ، امنیت ، وفاداری ، صحت اضافه کنیم.

آیا مشکلی مشابه در جای دیگری وجود دارد که سابقه را فراهم کند؟ < /h4>

در حالی که خطر ، زیبایی یا شفقت از تجربیات فکری مفیدی است اما فاقد ارتباط مستقیم با ارزش آفرینی است که داده ها فراهم می کنند. داده داده است!

از ویکی پدیا: خطر احتمال از دست دادن چیزی با ارزش است. ارزشهایی (مانند سلامت جسمی ، وضعیت اجتماعی ، بهزیستی عاطفی یا ثروت مالی) می توانند در هنگام ریسک پذیری ناشی از یک اقدام یا بی عملی خاص ، پیش بینی شده یا پیش بینی نشده (برنامه ریزی شده یا برنامه ریزی نشده) به دست آورند یا از دست بدهند. خطر را می توان تعامل عمدی با عدم قطعیت نیز تعریف کرد. عدم اطمینان نتیجه ای بالقوه ، غیرقابل پیش بینی و غیرقابل کنترل است. خطر نتیجه اقداماتی است که علی رغم عدم اطمینان انجام شده است.

ممکن است "ریسک" به عنوان یک چارچوب مفهومی دارای ویژگی های مشابهی باشد که می تواند به ما کمک کند. ریسک را نمی توان به صورت فیزیکی مالک یا نگهداری کرد (قابل حساب است) ، قابل کنترل یا لمس نیست ، به طور مداوم تغییر می کند ، به خودی خود هیچ ارزشی ندارد ، در جهان واقعی قابل اندازه گیری یا اندازه گیری نیست ، قابل عبور است ، فروخته شده و اختصاص داده شده است ، اما نمی تواند "کپی" شود. ما فقط می توانیم نتایج را توصیف کنیم و یک معیار خطر را تعیین کنیم. ریسک کاملا ذهنی است و همه ما قضاوتهای مختلفی راجع به شدت و احتمال هر و همه خطرات انجام می دهیم. همه تلاشهای انسانی خطرآفرین است ، اما بعضی از آنها بسته به لنزها می توانند خطرناک تر از دیگران تعریف شوند.

بنابراین چه… ..

ایجاد کلمات اتفاق نمی افتد ، اما وجود دارد شرکتهایی که در دنیای داده جدید ما در حال حل و ارائه راه حل هستند و ایده هایی درباره حریم خصوصی ، رضایت ، حقوق ، مالکیت ، اشتراک ، ذخیره سازی به عنوان عملکردهای اصلی دارند. مانند هوور به یک نام عمومی برای یک تابع ، گوگل برای جستجو ، متن برای پیام رسانی و بسیاری دیگر تبدیل شد. آیا ما (جامعه دیجیتال) می توانیم نام شرکتهایی را که یک عملکرد منحصر به فرد دارند و زمینه و رابطه را در این دنیای داده جدید فراهم می کند ، شروع کنیم و توصیف کنیم.عملکردها به روشی واضح و واضح است.

آیا چنین تصویبی باعث می شود خیلی سریع ، ارزش ، مدل ، رشد و سرگرمی را بدست آوریم. اجتناب از کلماتی که مانع از توافق در مورد راه حل یکسان می شوند زیرا ما اصرار داریم که از یک زبان یکسان با کلمات مختلف استفاده کنیم؟

این را به هوش مصنوعی گسترش دهید - با توجه به اینکه هوش مصنوعی به داده نیاز دارد.

بیشتر فکر می کنیم ، آیا کمبود توصیفگرهای کلمات فعلی برای داده ها دلیل منطقی درمورد اینکه چرا هوش مصنوعی کندتر از آنچه فناوری امکان پذیر می کند ، ارائه می دهد؟ آیا زمان بندی به گونه ای است که ما زمان زیادی را صرف بحث درمورد کلماتی خواهیم کرد که نمی توانند مفاهیم را توصیف کنند و بنابراین نمی توانیم اطمینان یا حاکمیت را ارائه دهیم؟

/# لطفاً مشارکت کنید # /

ما شما نیاز به ارائه پیشنهادات ، ایده ها ، متن ها و مارک های تجاری دارید - این بحث در مجامع و جلسات مورد بحث قرار می گیرد. همه ورودی ها از طریق انجمن و اعضای ما در mydata.org ، IIW ، VRM ، Kantara و سایر اقدامات مانند W3C ، Open Intelligence ، انجمن دانش باز ، WEF و سایر کمیته هایی که اعضای ما در آن جلسه و همکاری می کنند ، باز و به اشتراک گذاشته می شود.

بیایید کلمات بهتری پیدا کنیم اما این فقط در صورت کمک و کمک ممکن است اتفاق بیفتد ، لطفاً این را کپی کنید و ارسال کنید ، پیشنهادات خود را ارائه دهید ، نظرات خود را ارائه دهید ، با یک لیوان شراب با دیگران مناظره کنید.

لطفاً به اشتراک بگذارید و پیشنهادهایی را ارائه دهید و به اصلاح کمک کنید. به عنوان یک بهترین روش ، لطفاً برای هر شرکت ، مارک تجاری ، کلمه تعیین شده به عنوان فعالیتی که امکان بحث عمومی در مورد ادعاها و محدودیت های عملکرد جدید را فراهم می کند ، یک حکم تعیین کنید.

ممکن است شخصی بخواهد این مسئولیت را بپذیرد نقش و بررسی بازیکنان موجود در فضا و از آنها بپرسید که می خواهند چه مفهومی را در سیستم عامل /نرم افزار خود منتقل کنند که در توضیح آنها با مشکل روبرو هستند و غیره. ما می توانیم لیستی ارائه دهیم که همه بتوانند در کاهش آن به زبان جدید کار کنند. به عنوان مثال ، ما می توانیم قراردادهای رضایت نامه و رسیدهای رضایت نامه خود را بگیریم و موارد جداگانه ای را که تشکیل می دهند ، شرح دهیم ، سپس سعی کنیم هر یک را به ساده ترین شکل ممکن توضیح دهیم و در آخر یک کلمه را به عنوان میانبر به آن اختصاص دهیم.

-

از یک جامعه بسیار بزرگ متشکرم که در ساختن این داستان به داستانی کمک کردند. Doc ، Kalyia H ، Em L ، Iain هندرسون ، دنی G ، Phil W ، Drummond ، Martin G ، Dexter ، Dave B ، Nicky H ، Kim C ، Philip S ، Robin W ، Lubna ، Jamie S ، Liz B ، Robbie ، Ben L ، آنتی ، StJohn ، Leda ، Ross D ، David A ، Alan M ، Teemu ، Antti ، Fred D ، Fabian V ، Sandy P. Lily C ، Tabbathia ، Charlie M ، Saniel A ، Steve P ، PVan ، Peter H و بسیاری دیگر بیشتر