Trash Talk - جیم فیش ، مدیر عامل شرکت مدیریت پسماند

Trash Talk - جیم فیش ، مدیر عامل شرکت مدیریت پسماند

معضل صنعتگر - 26 فوریه 2021

همانطور که برای جلسه خود با جیم فیکس ، مدیر عامل مدیریت پسماند (WM) آماده شدیم. ) ، من و ماکسول وسل در حال بحث در مورد زاویه ای بودیم که باید برای جلسه داشته باشیم. از نظر من واضح بود: ما قصد داشتیم در مورد تغییر شکل یک غول صنعتی صحبت کنیم. با درآمد 15 میلیارد دلار ، EBITDA سالم و سرمایه بازار نزدیک به 50 میلیارد دلار ، به نظر می رسید شرکتی است که برای عنوان دوره ما ساخته شده است. ما در مورد چگونگی بهبود داده ها در کسب و کارشان ، چگونگی تغییر و تحولات فناوری در کارآیی دفن زباله ها و غیره بحث خواهیم کرد.

ماکس ، به روشی غیرقابل تحمل ، نگاه من را نگاه کرد و گفت: "نه ، راب این جلسه کلاس در مورد آب و هوا خواهد بود. "

آیا شما تا به حال با کسی کار می کنید ، و از این کار کاملاً متنفر هستید زیرا او همیشه درست است؟ و وقتی که آنها واقعاً خوب نیز باشند ، این وضعیت را بسیار بدتر می کند.

جیم فیش ، مدیر عامل شرکت مدیریت پسماند

کنگره ای از برتری عملیاتی

همانطور که به بحث تجارت WM پرداختیم ، متوجه شدیم که WM یک سازمان عمودی جهت دار در اطراف است م componentsلفه هایی که به خودی خود می توانند یک شرکت مستقل قابل قبول باشند. WM وانت زباله را از مصرف کنندگان و مشاغل مدیریت می کند ، ناوگان وسایل نقلیه ای را اجرا می کند که از نظر عملیاتی دارای ماهیت پیچیده ای هستند ، در روابط دولت ها در بسیاری از شهرداری ها و ایالت ها حرکت می کند و بیش از 245 محل دفن زباله را در اختیار دارد. از بسیاری جهات ، ما می توانیم در WM به عنوان یک کار توزیع عمودی یکپارچه فکر کنیم - کانالی که زباله ها از طریق آن در جامعه حرکت می کنند زیرا همه اجزای مورد نیاز برای مراقبت از نیازهای مشتری خود را با هم جمع می کنند.

چیزی که باعث کارکرد مدل WM می شود هم افزایی هایی است که بین اجزای کسب و کار وجود دارد. به عنوان مثال ، به دلیل همه گیری ، پسماند شرکت به درصد بالاتری از مصرف کننده در مقابل منابع تجاری منتقل شده است. حتی با تغییر سرسام آور حجم از منبع اولیه ورودی مواد شرکت ، زنجیره ارزش و بخشهایی از فعالیتهای شرکت همکاریهای واضحی را در طول مسیر فراهم می کند. تبحر در جمع آوری زباله ، کارکرد ناوگان کامیون و دفع دفع ورودی با مسئولیت ، اصطکاک در فعالیت های تجاری را کاهش می دهد. از بین تمام شرکتهایی که ما تاکنون در دوره خود داشته ایم ، برتری عملیاتی WM به عنوان کاملاً یکپارچه و مدیریت شده با تعداد عظیمی از نقاط لمسی بهم تنیده در اکوسیستم آنها برجسته است.

و حتی به عنوان تغییر فناوری حول وسایل نقلیه خودمختار ، دفع م efficientثرتر زباله ها و چگونگی تغییر میزان استفاده از داده ها در بخشهای تجاری آنها بوجود می آید ، به نظر می رسد جنبه های عملیاتی نرم افزار کاری که شرکت انجام می دهد همان چیزی است که این شرکت را به یک سازمان جذاب تر تبدیل می کند.

سطل زباله یک کار کثیف است

وقتی صحبت خود را به سمت تهدیدات تجارت WM تغییر دادیم ، "مظنونان معمول" احتمالات را بررسی کردیم: بهبودهای مستمر در کاهش ضایعات از طریق بسته بندی جدید ، مقررات تغییراتی که می تواند سودآوری را تحت فشار قرار دهد ، تنش های بین المللی که بر جریان کالاها و مواد تأثیر می گذارد ، و غیره.

از شرکتهایی که می توانند وارد بازار شوند و ممکن است WM را تهدید کنند ، ما مرتباً به سازمانهایی باز می گشتیم که در عملیات و تدارکات تبحر دارند: FedEx ، UPS و حتی آمازون. و در حالی که این شرکت ها پتانسیل ورود به بازار WM را دارند و احتمالاً می توانند همان ارتباطات توزیع /عملیاتی را که WM دارد پیدا کنند ، اما کسی متقاعد نشده بود که صنعت زباله به عنوان مجاورت محلی که امروز آن رقبای بالقوه رقابت می کنند ، تلقی شود.

ماهیت پیچیده و "غیرجنسی" تجارت WM بخشی از آن است که آن را به یک تجارت جذاب تبدیل می کند - پسماند به عنوان یک صنعت و موضوع مانع خود را برای ورود ایجاد می کند که به عنوان یک خندق طبیعی ممنوعیت ورود دیگران است. . همانطور که فیش اشاره کرد ، همتایانش اغلب به او می گویند WM یک تجارت عالی است که تعداد کمی از مردم می فهمند چرا اینقدر عالی است - به طوری که آنها "زیر وزن خود را مشت می کنند" تا افراد بتوانند تجارت داخلی را جلب کنند. WM خدماتی را ارائه می دهد که اکثر افراد جامعه آن را مسلم می دانند ، که ما به عنوان یک گونه از اوایل دوران روم به آن وابسته بوده ایم و برای عملکرد جامعه بسیار مهم است. WM یک تجارت سخت است که به خوبی اداره می شود و رقبا را به دلیل ماهیت کاری که انجام می دهد از فاصله دور نگه می دارد.

که برای من در واقع به نظر یک تجارت بسیار سکسی است.

حداکثر حق بود

ما از دانش آموزان پرسیدیم که چه تعداد از آنها پس از فارغ التحصیلی شغل فیش را می خواهند یا حتی در WM کار می کنند و نظرات شگفت انگیزی دریافت کردیم. شاید جالب ترین نکته این بود که برای آن دسته از دانشجویان ما که علاقه مند به عضو شدن در سازمانی مانند WM بودند ، اشتیاق در مورد بحث در مورد مسائل آب و هوا و تغییرات آب و هوایی مدام مورد توجه قرار می گرفت. گرچه تعجب آور نیست که گروهی از دانش آموزان در اواخر دهه 20 و اوایل 30 سالگی عمیقاً به محیط زیست اهمیت می دهند ، اولین بار بود که اشتیاق شدیدی را به کار می گرفتم تا مهارتها و استعدادهای خود را در سطوح گسترده تر نگهداری کره زمین به زباله بیندازم تمیز.

هنگامی که اولین مورد خود را در مورد مدیریت پسماند در سال 2012 نوشتم ، بحث پیرامون نوآوری فناوری در مناطقی مانند زباله به سوخت و پتانسیل تحول در سطح فنی بود. اما آنچه در جلسه ما را تحت تأثیر قرار داد این بود که اهمیت این تجارت در زمینه تغییرات آب و هوایی بیش از بحث های قبلی در مورد وسایل نقلیه الکتریکی و انرژی های تجدیدپذیر در جلسات قبلی برای دانشجویان بسیار مهم و پرانرژی به نظر می رسید.

حال ، اگر در نهایت دانشجویان ما به اندازه تسلا شور و اشتیاق زیادی در مورد سطل زباله ایجاد کنند ، ممکن است متوجه شویم که نسل جوان می تواند تأثیر اساسی بر محیط زیست بگذارد. آیا جالب نخواهد بود؟

این واقعا در مورد اسباب بازی بود ، نه آب و هوا ...

فقط بگویید

داده داده است

داده داده است

داده ها نامرتب ، پیچیده ، کلمات گیج و زشت

به طور کلی ، یک اختراع رایج و خلاقانه از homo sapiens است که ما را قادر می سازد میانبر توضیحات مفصلی قرار دهیم. یک سگ = پستاندار ، خشم ، چهار پا ، پارس ، دندان و غیره. زیرا آنها یک میانبر هستند و اغلب فاقد زمینه و رابطه هستند. به عنوان مثال عشق بسته به زمینه و رابطه می تواند به معنای بسیاری از گزاره ها باشد یا تفسیر شود. به روزرسانی 2019 واژه نامه نیو آکسفورد برای کمک به تعریف بهتر و امکان مکالمه های دقیق تر درباره جنسیت و هویت جنسیتی ، واژه های Agender و بین جنسیتی را به ارمغان می آورد ، زیرا جامعه کلماتی بدون متن خاص دارد و کلمات بهتر از بروز درگیری و درگیری جلوگیری می کنند.

کلمات به ما امکان می دهند مفاهیم گسترده تر و عمیق تری را مورد بحث و گفتگو قرار دهند ، اما همچنین سو mis تفاهم آنها منجر به دعوا ، جنگ ، آشوب ، خشم یا نوآوری ، حل مسئله و خلاقیت می شود. گاهی اوقات ما کلمه ای برای چیزی نداریم و بنابراین باید زمان زیادی را با استفاده از استعاره صرف کنیم و زمینه و روابط را اضافه کنیم. سوال بلاغی این است که بگوییم چگونه قبل از کلمه رقابت رقابت را توصیف کردیم. در سال 1996 نیکلاس نگروپونته کتابی نوشت به نام "دیجیتال بودن". در این کتاب او یک فصل کامل را برای توضیح Broadband اختصاص داده است ، دیگری برای توضیح رسانه های اجتماعی ، و دیگری برای توضیح تجارت الکترونیکی. زمان زیادی برای همه طول کشید.

انسانها بسته به یک ملیله غنی از زمینه ، رابطه ، خلق و خو ، نحوه گفتن ، زمان گفتن و توسط کسان کلمات را پردازش می کنند. ما ترکیبی از کلمات را با تعصب خود قطع می کنیم ، بنابراین آنها به صورت جداگانه برای ما معنا پیدا می کنند. این دیدگاه انتزاعی ساخت حس از تجربیات ما و نظم و وزنی که چنین تجربه ای را برای آن قائل هستیم پدید آمده است. نمایشنامه های شکسپیر همه با استفاده از همان 26 حرف الفبا نوشته شده اند. دانستن نمادها و حتی کلمات اجازه دسترسی آسان به معنا را نمی دهد و در بهترین حالت خواندن یک نقطه شروع در تعیین پیام است.

اقتصاد ، زیست شناسی ، فیزیک ، روانشناسی ، ریاضیات همه خود را ایجاد کرده اند زبان و کلمات برای توضیح ترتیب چیزها. این به ما اجازه داده است که بهتر توضیح دهیم و ارزش ، ثروت و رفاه ایجاد کنیم. با این حال ، به عنوان مثال در اقتصاد نظمی که با کلماتی که در اختیار ما قرار گرفته است ، مبتنی بر مفاهیم کلی کمبود و فراوانی با معادلات عرضه و تقاضا است. بنابراین کلمات دارای محدودیت ها و فرض های خاصی هستند ، این بدان معنی است که این کلمات ثابت برای توصیف مدل ها ، نظریه ها یا بازارهای جدید کارایی خوبی ندارند. خرابی واژه ها و توصیفات.

دلیل این مقدمه و زمینه طولانی این است که ما برای توصیف فعالیت ها ، مدل ها و عملکردهای جدید در دنیای دیجیتال مبتنی بر داده ، کلمات کافی نداریم. به دلیل برخی ابهامات موجود در کلماتی که در حال حاضر استفاده می کنیم ، ممکن است مجموعه کلمات فعلی ما را محدود کرده و سرعت ما را کند کند. به عنوان مثال ، کلمه هویت را در "نام" در مقابل هویت در "ارائه دهنده" و هویت را به عنوان "دسترسی" استفاده کنید - زمینه و رابطه مهم است. یا زبان توصیف کننده اینترنت را در نظر داشته باشید. ما می گوییم سایت ها ، دامنه ها وجود داردو مکانهایی که ما بازدید می کنیم و آنها را مرور می کنیم ، بنابراین اینترنت را به عنوان املاک و مستغلات قاب می کنیم ، چیزی که با آن ارتباط داریم. وقتی از صفحاتی صحبت می کنیم که نویسنده ، منتشر و سندیکای آنها هستیم ، وب را به عنوان یک سیستم انتشاراتی قاب می کنیم. وقتی صحبت از محتوای متشکل از بسته هایی است که ما آنها را جابجا می کنیم ، بارگذاری می کنیم ، بارگیری می کنیم و با آنها ذخیره می کنیم ، زیرساخت های اصلی را به عنوان حمل و نقل بین امکانات ذخیره سازی در نظر می گیریم. آنالوگ هایی از این قبیل ناگزیر محدودیت های خود را دارند.

کلمه data یک مشکل خاص است زیرا کلمه ای است که می خواهیم آن را با توجه به زمینه و روابط محدود کنیم اما "داده" با همان مرزها مطابقت ندارد ، قسمت دامنه ، نمودار ، بازار یا محدودیت ها. همانطور که می خواهیم داده ها و توابع آن را با استعاره یا تشبیه توضیح دهیم - بی نظیر است. داده ها به کشف عنصر اصلی جدیدی برای جدول تناوبی با ویژگی های جدید نزدیکتر است ، مفهوم انرژی جدیدی برای کوانتوم که به ما امکان می دهد چیزی را که نمی توانیم توضیح دهیم ، مدل جدیدی برای ماده تاریک درک کنیم.

هر مدلی که ما برای توضیح داده ها استفاده می کنیم شکست می خورد. داده ها نفت نیستند ، ما آنها را استخراج یا تصفیه نمی کنیم. داده ها طلا نیستند؛ داده های بیش از اتم ها در جهان وجود دارد. داده کارگر نیست ، با گذشت زمان نمی گذرد. به طور کلی داده کالا نیست. کالاها ، حداقل از نوع خرید و فروش در فروشگاه ها و بازار کالاها ، ذاتاً هم رقابتی هستند و هم قابل استثنا. داده ها ، از نظر ماهیت ، غیر رقابتی و غیر قابل استثنا هستند. این واقعیت ساده این است که شما نمی توانید مالکیت داده ها را اعلام کنید (اگرچه بسیاری از افراد تلاش می کنند) ، شما نمی توانید آنها را کنترل کنید ، هنگام کپی کردن آنها چیزی از دست نمی دهید. به همین دلیل داده ها داده هستند.

با طراحی همه استعاره ها اشتباه است. به عنوان مثال ، زمان پول نیست ، اما ما از پول برای چارچوب درک خود از زمان استفاده می کنیم. به همین دلیل آن را پس انداز می کنیم ، هزینه می کنیم ، هدر می دهیم ، سرمایه گذاری می کنیم و کنار می گذاریم. به همین ترتیب زندگی سفر نیست ، اما تولد رسیدن است ، مرگ عزیمت است ، گزینه ها چهارراه هستند ، ما در یک رودخانه گیر می کنیم ، در جنگل گم می شویم ، دوباره به مسیر درست می رسیم و غیره.

آن قاب های استعاری برای ما انسانها کاملاً منطقی باشد زیرا تجربیات ما در مورد زمان و زندگی بسیار از کالاهای ارزشمند (زمان به عنوان پول) و حرکت (زندگی مانند سفر) است. همانطور که در مقاله "ذهن مسطح است" توسط نیک چتر ، مغز ما برای ایجاد و ایجاد معنا بررسی شده است ، ما برای ساختن پرش به معنی استعاره نیاز داریم ، اما کلمات برای پیشرفت ما پیش می روند.

اما کلمات و استعاره هایی که برای اینترنت ، وب و داده استفاده می کنیم به همه توهین می کند و این یک مشکل است. دنیای دیجیتال ما کاملاً جدید و متفاوت است تا بتواند توسط استعاره هایی که از آنها استفاده می کنیم کاملاً مفهوم سازی ، درک ، توضیح داده و مورد احترام قرار گیرد ، محدود به کلماتی که معنای اشتباه دارند ، بنابراین وقت آن است که یک مجموعه جدید ایجاد کنیم!

ما درمورد داده ها به عنوان یک کالا صحبت می کنیم ، همانطور که درمورد زمان به عنوان یک واحد صحبت می کنیم. اما در حالی که تجربه ما از زمان استیک چیز غیر محدود است ، تجربه ما از داده چیزی شبیه به تجربه جادوگری شاگرد جادوگر است: از کنترل خارج می شود.

جویس سیرلز اشاره می کند که تجربه ما در وب یکی از " هیچ جاذبه ای »(زیرا اینترنت مکانی نیست و ما در آنجا با یکدیگر کیمرهای غیرمعمول هستیم: ارواح یا هولوگرام های خوب لعنتی ، اما از نظر جسمی واقعی نیستند) و بدون فاصله. او همچنین فکر می کند ما با آن شرایط سازگار خواهیم شد ، اما هنوز خیلی کلی است که با اطمینان کامل از تجربه ما تا کنون تعمیم داده شود.

ایجاد ارزش از داده ها به یک کلمه کاملاً جدید احتیاج دارد ، دقیقاً مانند تفکیک زمانی که ما در مورد این مفهوم که "داده ها روغن هستند" ، ذخیره داده ها ، رضایت داده ها ، تجزیه و تحلیل داده ها به عنوان چند توابع مثال ، وقتی در متن و رابطه قرار می گیرند ، صحبت می کنند به عنوان نمونه ذخیره سازی داده ها مانند زمانی نیست که ما در سال 1980 یک مدل اقتصادی برای ذخیره سازی اسناد داشتیم. در سال 2018 ذخیره سازی داده های دیجیتال با امنیت ، دسترسی ، حقوق ، مسئولیت ، کنترل ، اشتراک ، تضاد رابطه و محتوا دارد قوانین انطباق ملی و تغییرات حریم خصوصی. با این وجود ما همچنان برای توصیف این توابع داده های جدید استفاده می کنیم و از چارچوب اقتصادی ، تفکر و کلمات قدیمی استفاده می کنیم.

نکته وسیع تری در ذخیره سازی داده وجود دارد ، آیا ذخیره اطلاعات مفید است یا بی فایده؟ آیا داده ها به اندازه یک حافظه بد مفید و بی فایده است که باعث می شود فرد عاشق نشود ، تبلیغی را شروع نکند یا تجارت شخصی خود را شروع کند؟ اینها عمق را اضافه می کنند و نشان می دهد که چگونه کلمات ما خیلی زود از هم می پاشد. هیچ تاریخی وجود ندارد بنابراین ما در حال شکل گیری تجربیات جدید انسانی هستیم ، حتی اگر در دنیای دیجیتال زندگی کنیم تقریبا به همان اندازه که در جهان طبیعی زندگی می کنیم.

از قرن 10 تا 21st تفکر ما مجموعه ای از کلمات را ایجاد کرد که مبتنی بر یک مدل اقتصادی بود که در اینجا و اکنون وجود داشت. محدود شده توسط مکان و زمان روابط و فرمول را می توان کشف ، توضیح و مدل سازی کرد. در دنیای داده جدید ما ، این مجموعه کلمات که فیزیکی محدود را توصیف می کنند مانع ما می شوند زیرا ما مجبور هستیم هرچه بیشتر زمینه و رابطه را توضیح دهیم. ارزش عینی یک کلمه ایجاد یک میانبر است و استفاده از کلمات غلط که معنای اشتباهی دارند به این معنی است که ما زمان بیشتری را برای توضیح توضیح می دهیم تا اینکه ایجاد کنیم. دنیای داده جدید ما برای توصیف عملکردهای جدید به کلمات جدیدی احتیاج دارد ، زیرا دنیای داده توسط واژگانی که برای درک رابطه بین زمان و مکان ایجاد کرده ایم محدود نمی شود (احتمالاً خواهیم فهمید که واژگان نیز محدود هستند!). دنیای جدید ما نابسامان ، درهم پیچیده ، بهم پیوسته ، به هم وابسته ، رانده شده ، علی ، روابط ، بی واسطه و بازخورد است. زمان ، اعتماد در دنیای داده دارای معانی جدیدی است که وابسته جدید استروابط و زمینه ها درک را تغییر می دهد. مطالعه MIT که منجر به "پارادوکس حریم خصوصی" شد مثال خوبی است که وقتی درباره داده صحبت می کنیم کلمه PRIVACY شکسته می شود. آیا افراد برای جلوگیری از بهره برداری و خطر از حریم خصوصی می خواهند؟ برای کاهش احساس آسیب پذیری آنها؟

آیا افراد مایل به تجارت حریم خصوصی هستند تا کنترل بتواند داده های آنها را دستکاری کرده و تخیلات زندگی خود را در دنیای دیجیتال رقم بزند؟ آیا افراد آنقدر به کنترلی که در شکل گیری زندگی دیجیتالی خود دارند اعتیاد دارند ، به طوری که حریم خصوصی ، نقض امنیت یا کلاهبرداری آنها را به زندگی مشابه خود بازمی گرداند. شخصی صاحب بدن ، ذهن و افکار خود است ، اما آیا آنها اطلاعات آنها را دارند؟

بیایید یک ایده را که به یک کلمه احتیاج دارد ، بررسی کنیم. مالکیت داده ها اگر کلمه بهتری برای توصیف زمینه و رابطه داشتیم ، می توانستیم صفحات بحث را ذخیره کنیم. آیا واقعاً می توانید داده داشته باشید؟ خوب است اگر پاسخ "بله" باشد ، اما واقعیت "نه" است ، اما شما می توانید صاحب ماشین و نرم افزاری باشید که داده ها را ذخیره می کند و بازیکنان مختلف حقوق مختلفی نسبت به داده ها دارند.

در در حقیقت ، ماهیت غیر رقابتی داده ها با مفاهیم مدرن مالکیت مخرب است. رومی ها درک بسیار ظریف تری از تفاوت های ظریف "مالکیت" داشتند ، هنگامی که حقوق قانونی و فرایندهای جداگانه ای را برای "usus" ، "fructus" و "abusus" ایجاد کردند.

Usus (استفاده) درست بود استفاده یا لذت بردن از یک چیز مستقیم ، بدون تغییر در آن. به عنوان مثال ، برای راه رفتن در یک قطعه زمین یا خوردن یک انجیر از یک درخت انجیر. فروکتوس (میوه ، به معنای مجازی) حق بدست آوردن سود از یک چیز تحت تصرف بود: به عنوان مثال ، با فروش محصولات (اما نه زمینی که در آن تولید شده اند) ، مالیات برای ورود و غیره و سوus استفاده: (به معنای واقعی کلمه سو abuse استفاده ) حق از بین بردن چیز تحت مالکیت ، یا با مصرف یا از بین بردن آن یا انتقال آن به شخص دیگر بود (به عنوان مثال فروش ، معاوضه ، هدیه). این مفاهیم usus ، fractus و abusus imoly ، هنگامی که در قلمرو اعمال می شوند ، نه "مالکیت خصوصی" ، این مفهوم را فراهم می کنند که حقوق مختلف در داخل و خارج از مرزهای مشخص و مشخص اعمال می شوند.

هنگامی که ویلیام بلک استون ، مشروطه خواه قرن 18 ، که خانه یک انگلیسی قلعه او بود ، او در مورد حقوق مطلق مالکیت خصوصی صحبت نمی کرد. بلکه او در مورد انگلیسی ها صحبت می کرد که از قسمتی از سرزمین که در آن در امان بودند دفاع می کنند. انگلیسی ها فقط قلعه های خود را نداشتند ، آنها همچنین میوه ها و مزایای عوام ، حقوق عمومی و غیره را به اشتراک می گذاشتند. هر یک از این مناطق مختلف قوانین و حقوق متفاوتی با خود داشتند. بر خلاف این اکوسیستم ظریف حقوق و مسئولیت ها ، بلک استون مفاهیم مدرن مالکیت خصوصی را به عنوان "سلطنت یگانه و استبدادی ، که یک مرد ادعا می کند و اعمال آن را بر چیزهای خارجی جهان انجام می دهد ، به استثنای حق هر فرد دیگر در جهان هستی. "

در عصر جدید داده ها ، ما باید مفهوم جدیدی را در دیجیتال و داده ها ایجاد کنیم که مرزهای مناسبی را با قوانین ، حقوق و مسئولیت های خاص خود ایجاد کند. از نظر انتقادی ، حقوق افراد در مورد "usus" ، "fructus" نیز هستبه عنوان "سوus استفاده" در رابطه با داده های خود باید به وضوح مشخص شود. این بسیار متفاوت است با بحث های فعلی در مورد "کنترل" ، که تقریباً همه آنها مربوط به افرادی است که سعی می کنند کنترل کنند طرفهای دیگر با داده های خود به جای داشتن حق و توانایی استفاده از داده های خود برای اهداف خود ، کنترل می کنند.

< p> به عنوان یک پاورقی ، داده ها به عنوان یک کلمه نیز یک مشکل هستند و از طرف دیگر ، کل دنیای در حال ظهور ارزهای رمزپایه نیز دارای مشکل است. "داده" تعاریف مختلفی دارد (جستجوی سریع بیش از 50 مورد برای بازی دارد) و "برچسب ها" و "تعصبات" فردی. با این حال می توانیم به طور خاص درمورد آنچه که درباره انواع داده صحبت می کنیم ، واضح باشیم. به شرطی که فعلی در آن گنجانده شود. مسطح ، بزرگ ، متا ، زمان واقعی ، قدیمی ، استاتیک ، جدید ، فعلی ، آماری ، تجربی ، رایانه ای ، باینری ، پیوند داده شده و غیره. که می تواند برای بشریت خوب باشد یا برای ارزش یکی از بازیکنانی که قادر به بهره برداری از آن هستند. تاکنون ما نتوانستیم زمینه ای را به انواع داده ها مانند حقوق ، مالکیت ، مشیت ، اعتماد ، حریم خصوصی ، امنیت ، وفاداری ، صحت اضافه کنیم.

آیا مشکلی مشابه در جای دیگری وجود دارد که سابقه را فراهم کند؟ < /h4>

در حالی که خطر ، زیبایی یا شفقت از تجربیات فکری مفیدی است اما فاقد ارتباط مستقیم با ارزش آفرینی است که داده ها فراهم می کنند. داده داده است!

از ویکی پدیا: خطر احتمال از دست دادن چیزی با ارزش است. ارزشهایی (مانند سلامت جسمی ، وضعیت اجتماعی ، بهزیستی عاطفی یا ثروت مالی) می توانند در هنگام ریسک پذیری ناشی از یک اقدام یا بی عملی خاص ، پیش بینی شده یا پیش بینی نشده (برنامه ریزی شده یا برنامه ریزی نشده) به دست آورند یا از دست بدهند. خطر را می توان تعامل عمدی با عدم قطعیت نیز تعریف کرد. عدم اطمینان نتیجه ای بالقوه ، غیرقابل پیش بینی و غیرقابل کنترل است. خطر نتیجه اقداماتی است که علی رغم عدم اطمینان انجام شده است.

ممکن است "ریسک" به عنوان یک چارچوب مفهومی دارای ویژگی های مشابهی باشد که می تواند به ما کمک کند. ریسک را نمی توان به صورت فیزیکی مالک یا نگهداری کرد (قابل حساب است) ، قابل کنترل یا لمس نیست ، به طور مداوم تغییر می کند ، به خودی خود هیچ ارزشی ندارد ، در جهان واقعی قابل اندازه گیری یا اندازه گیری نیست ، قابل عبور است ، فروخته شده و اختصاص داده شده است ، اما نمی تواند "کپی" شود. ما فقط می توانیم نتایج را توصیف کنیم و یک معیار خطر را تعیین کنیم. ریسک کاملا ذهنی است و همه ما قضاوتهای مختلفی راجع به شدت و احتمال هر و همه خطرات انجام می دهیم. همه تلاشهای انسانی خطرآفرین است ، اما بعضی از آنها بسته به لنزها می توانند خطرناک تر از دیگران تعریف شوند.

بنابراین چه… ..

ایجاد کلمات اتفاق نمی افتد ، اما وجود دارد شرکتهایی که در دنیای داده جدید ما در حال حل و ارائه راه حل هستند و ایده هایی درباره حریم خصوصی ، رضایت ، حقوق ، مالکیت ، اشتراک ، ذخیره سازی به عنوان عملکردهای اصلی دارند. مانند هوور به یک نام عمومی برای یک تابع ، گوگل برای جستجو ، متن برای پیام رسانی و بسیاری دیگر تبدیل شد. آیا ما (جامعه دیجیتال) می توانیم نام شرکتهایی را که یک عملکرد منحصر به فرد دارند و زمینه و رابطه را در این دنیای داده جدید فراهم می کند ، شروع کنیم و توصیف کنیم.عملکردها به روشی واضح و واضح است.

آیا چنین تصویبی باعث می شود خیلی سریع ، ارزش ، مدل ، رشد و سرگرمی را بدست آوریم. اجتناب از کلماتی که مانع از توافق در مورد راه حل یکسان می شوند زیرا ما اصرار داریم که از یک زبان یکسان با کلمات مختلف استفاده کنیم؟

این را به هوش مصنوعی گسترش دهید - با توجه به اینکه هوش مصنوعی به داده نیاز دارد.

بیشتر فکر می کنیم ، آیا کمبود توصیفگرهای کلمات فعلی برای داده ها دلیل منطقی درمورد اینکه چرا هوش مصنوعی کندتر از آنچه فناوری امکان پذیر می کند ، ارائه می دهد؟ آیا زمان بندی به گونه ای است که ما زمان زیادی را صرف بحث درمورد کلماتی خواهیم کرد که نمی توانند مفاهیم را توصیف کنند و بنابراین نمی توانیم اطمینان یا حاکمیت را ارائه دهیم؟

/# لطفاً مشارکت کنید # /

ما شما نیاز به ارائه پیشنهادات ، ایده ها ، متن ها و مارک های تجاری دارید - این بحث در مجامع و جلسات مورد بحث قرار می گیرد. همه ورودی ها از طریق انجمن و اعضای ما در mydata.org ، IIW ، VRM ، Kantara و سایر اقدامات مانند W3C ، Open Intelligence ، انجمن دانش باز ، WEF و سایر کمیته هایی که اعضای ما در آن جلسه و همکاری می کنند ، باز و به اشتراک گذاشته می شود.

بیایید کلمات بهتری پیدا کنیم اما این فقط در صورت کمک و کمک ممکن است اتفاق بیفتد ، لطفاً این را کپی کنید و ارسال کنید ، پیشنهادات خود را ارائه دهید ، نظرات خود را ارائه دهید ، با یک لیوان شراب با دیگران مناظره کنید.

لطفاً به اشتراک بگذارید و پیشنهادهایی را ارائه دهید و به اصلاح کمک کنید. به عنوان یک بهترین روش ، لطفاً برای هر شرکت ، مارک تجاری ، کلمه تعیین شده به عنوان فعالیتی که امکان بحث عمومی در مورد ادعاها و محدودیت های عملکرد جدید را فراهم می کند ، یک حکم تعیین کنید.

ممکن است شخصی بخواهد این مسئولیت را بپذیرد نقش و بررسی بازیکنان موجود در فضا و از آنها بپرسید که می خواهند چه مفهومی را در سیستم عامل /نرم افزار خود منتقل کنند که در توضیح آنها با مشکل روبرو هستند و غیره. ما می توانیم لیستی ارائه دهیم که همه بتوانند در کاهش آن به زبان جدید کار کنند. به عنوان مثال ، ما می توانیم قراردادهای رضایت نامه و رسیدهای رضایت نامه خود را بگیریم و موارد جداگانه ای را که تشکیل می دهند ، شرح دهیم ، سپس سعی کنیم هر یک را به ساده ترین شکل ممکن توضیح دهیم و در آخر یک کلمه را به عنوان میانبر به آن اختصاص دهیم.

-

از یک جامعه بسیار بزرگ متشکرم که در ساختن این داستان به داستانی کمک کردند. Doc ، Kalyia H ، Em L ، Iain هندرسون ، دنی G ، Phil W ، Drummond ، Martin G ، Dexter ، Dave B ، Nicky H ، Kim C ، Philip S ، Robin W ، Lubna ، Jamie S ، Liz B ، Robbie ، Ben L ، آنتی ، StJohn ، Leda ، Ross D ، David A ، Alan M ، Teemu ، Antti ، Fred D ، Fabian V ، Sandy P. Lily C ، Tabbathia ، Charlie M ، Saniel A ، Steve P ، PVan ، Peter H و بسیاری دیگر بیشتر